نتایج جستجو برای عبارت :

باشه من دروغگو و تو خوب

باشه من دروغگو و تو خوب.
ولی اونی که مخفیانه اومد و هی به دروغ میگفت روستام ولی برای یچیز خاص اومده بود تو بودی. 
چون بهت نمیگم یادت رفته؟؟
بس کن دیگه. یه عکس دیدی و واست توضیح دادم جریانش چی بوده. 
تو توضیح بده چرا اومدی و نگفتی؟؟ و انکااار میکردی و هرچی به دهنت می اومد بهم میگفتی؟؟
پس بقیه چیزهایی هم که پرسیدم و هیچ جوابی بهشون ندادی توضیح بده، نه اینکه کاملا سکوت کنی.
من هنوزم باور دارم که دروغگو دشمن خداست . چون دروغگو اعتماد آدم ها رو به بازی میگیره ، سر آدم ها شیره میماله و عین خیالش هم نیست . آدم ها هم که به خدا پناه میرن همیشه . به خدا اعتماد میکنن و از خدا کمک میخوان . خدا هم که نمیتونه کمکشون کنه مستقیم . فقط میتونه آدم های دروغگو رو رسوا کنه . اونوقت آدم هایی که دروغ شنیدن از خدا ناراحت میشن . چون به اون پناه برده بودن . به اون اعتماد کرده بودن و از اون کمک خواسته بودن . بعد آدم ها با خدا دعواشون میشه . از خدا
بهترین شیوه برخورد با همسر دروغگو چگونه است؟ دروغ در روابط بین فردی، بخصوص در روابط نزدیک مثل رابطه زناشویی می‌تواند آسیب‌های فراوانی را به همراه بیاورد. بیش از هر چیز دروغگویی منجر به احساس بی‌اعتمادی، خشم و آزردگی در میان زوجین می‌شود. افراد با قرار گرفتن در این موقعیت احساس سردرگمی زیادی می‌کنند و نمی‌دانند باید چه رفتاری با همسر دروغگو خود داشته باشند. اگر شما هم با این معضل
ادامه مطلب
چوپان دروغگو : داستانی قدیمی اما ماندنی و همه پسند
چوپان دروغگو
معرفی:سلام همکلاسی قدیمی! قصه ی چوپان دروغگو رو یادته؟ یادته چقدر دلنشین و قشنگ بود؟!میدونی دیگه بچه ها تو کتاباشون این قصه قشنگ رو ندارن؟ خیلی حیف شد !!!اما….یه خبر خوب! این کتاب میتونه کوچولوتو ببره به همون دنیای رنگارنگ کودکی تو،میتونه زیبایی راستی و درستی رو با زبان کودکانه تو گوشش زمزمه کنه…
بریده ای از کتاب:مردم ده که صدای داد و فریاد حسنی رو شنیدند به سرعت دست از کار کشیدن
یسری ادم هستن تو زندگیامون همش دروغ میگن بعد خیال
میکنن ما نمیفهمیم اخه نفهم چلمنگ بیشعور اسکول فکر میکنی فللان کارو بکنی من نمیفهمم 
مثل خودت نفهمم بدبخت من خیلی وقته هبر دارم 
بعد از هرچی ادما بدت بیاد عینهو دم وصلن بهت که بفهمنن 
چ غلطی میکنی 
بابا کسافط برو سرت تو زندگی خودت باشه اه 
بدم ازت میاد متظاهر نمای دروغگو و سواستفاده گر.
#دورشوازم #دروغگو
بهترین شیوه برخورد با همسر دروغگو چگونه است؟ دروغ در روابط بین فردی، بخصوص در روابط نزدیک مثل رابطه زناشویی می‌تواند آسیب‌های فراوانی را به همراه بیاورد. بیش از هر چیز دروغگویی منجر به احساس بی‌اعتمادی، خشم و آزردگی در میان زوجین می‌شود. افراد با قرار گرفتن در این موقعیت احساس سردرگمی زیادی می‌کنند و نمی‌دانند باید چه رفتاری با همسر دروغگو خود داشته باشند. اگر شما هم با این معضل مواجه هستید برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد نحوه برخورد
بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش
وین سوخته را محرم اسرار نهان باش...
خدایا، ای خدای دوری ها، نزدیکی ها، خدای جوانه های تازه روییده در گلدان، خدای گرسنگی ها، تشنگی ها...
خدای آدمهای پاکدل، آدمهای دروغگو، قاچاقچی مواد مخدر... خدای دزدی که وقتی گیر می افته دعا میکنه: خدایا کمکم کن، خدا، خدا...
آره خدا. همه صدایت میکنند. دروغگو و راستگو، صالح و بدکار. خدایا، صدا کردنت کافی نیست. باید توانست از عمق روح و جان به تو پیوسته بود تا به حقیقت رسید. از دست ما چه
وای از مسئولین غلومی
روایت زیبا با لهجه اصفهانی شیخ مهدی دانشمند از مسئولین دروغگو
#غلومی
#روایت
#لهجه
#اصفهانی
#لهجه_اصفهانی
#شیخ_دانشمند
#دانشمند
#دانشمند_اصفهانی
#مسئولین
#دروغگو
#دروغ
#هادی_حسامی
#hadihessami
[ویدئو ۰:۵۳]
مشاهده مطلب در کانال
عمیقا باور دارم آدمی که دائم در حال دروغ گفتنه، بعد از مدتی این دروغ‌ها تو شخصیتش نفوذ می‌کنه و اون رو تبدیل به یه آدم متناقض مریض می‌کنه. جوری که اصلا دیگه نمی‌تونه راست بگه. نمی‌تونه مسئولیت حرفی که زده رو قبول کنه. و این خیلی درد بزرگیه. دردی که شاید رو خود اون آدم تاثیری نداشته باشه، اما رو اطرافیانش چرا. حتی اطرافیان سابق.
+ یه آدم چقدر می‌تونه مریض باشه که بعد از دو سال باز هم دست از تهدید و تهمت برنداره؟
+ کاش می‌تونستم به بابام هم بگم
روزی روزگاری پسرک چوپانی در ده ای زندگی می کرد. او هر روز صبح گوسفندان مردم دهات را از ده به تپه های سبز و خرم نزدیک ده می برد تا گوسفندها علف های تازه بخورند.او تقریبا تمام روز را تنها بود.
 
 
قصه چوپان دروغگو
 
 
 
یک روز حوصله او خیلی سر رفت . روز جمعه بود و او مجبور بود باز هم در کنار گوسفندان باشد. از بالای تپه ، چشمش به مردم ده افتاد که در کنار هم در وسط ده جمع شده بودند. یکدفعه قکری به ذهنش رسید و تصمیم گرفت کاری جالب بکند تا کمی تفریح کرده با
هر بارررررررر که بابک میگه
تو هم که کلا یه دونه دوست داشتی توی کانادا
اون هم هر بار باهات یه دعوا راه انداخت قبل دیدنت و هیچوقت توی اون دو سال و نیم ندیدیش
و زیر همه قولهاش هم زد
هررررر بار که این رو میگه
من از خجالت آب میشم
و میخوام زمین دهن باز کنه و برم توش
کاش هیچوقت همچین دوستی نداشتم که بدقول و دروغگو باشه و من بابتش اینقدر خجالت بکشم.
سلام
"دروغگو و مرده یکسان اند، زیرا برتری زنده بر مرده به اعتماد بر اوست. پس اگر به سخن او اعتمادی نشود، زنده نیست"
امیر المومنین علی (ع)
امیر المونین عجب سخن قشنگی فرمودند اصلا برای تمام زمان‌ها کاربرد داره و هیچوقت قدیمی نمیشه.
ماهیتش اینه یعنی دروغگو برو بمیر دیگه وقتی هیچ خیری نداری :)
ادامه مطلب
از کجا می‌فهمید کسی دروغ می‌گوید؟
اولین مشارکت جمعی در پژوهش ریچارد، آزمون حقیقت‌سنجی مگا لب بود. رابین دی، روزنامه‌نگار کهنه‌کار دو بار از فیلم مورد علاقه‌اش حرف می‌زند.
او یک بار حقیقت را می‌گوید، اما بار دیگر دروغ می‌گوید. هر دوی این فیلم‌ها در برنامهٔ زنده پخش شد و از تماشاگران خواسته شد که تماس بگیرند و حدس بزنند در کدامیک از این فیلم‌ها رابین حقیقت را می‌گوید. این امر به ریچارد و گروه پژوهش اجازه داد تا به نشانه‌هایی که بیشتر آ
انسانهای صادق به صداقت حرف هیچکس شک نمی کنند و حرفِ همه را باور دارند،
انسانهای دروغگو تقریبا حرف هیچکس را باور ندارند و معتقدند که همه دروغ می گویند.
انسانهای امیدوار همواره در حال امیدوار کردن دیگرانند، انسانهاینا امید همیشه آیه یاس می خوانند.
انسانهای حسود همیشه فکر می کنند که همه به آنها حسادت می کنند.
انسانهای حیله گر معتقدند که همه مشغول توطئه هستند،
انسانهای شریف همه را شرافتمند می دانند.انسانهای بزرگواربیشترین کلامشان، تشکر
 
امام على علیه السلام:
 
دروغگو و مرده یکسانند؛ زیرا برترى زنده بر مرده، به سبب اعتماد به اوست. پس اگر به سخن او اعتمادى نشود، زنده نیست.
(غررالحکم، حدیث ٢١٠۴)
 
خودسازی و نه به دروغ برای تعجیل در فرج
 
 
« برای دیدن تصویر در اندازه بزرگ، روی عکس کلیک کنید. »
 
منبع : واحد مهدویت موسسه مصاف ایرانیان (در شبکه های اجتماعی Mahdiaran@)  ؛ موسسه مصاف masaf.ir
به پرت و پلاهایی که نوشته ام فکر می کنم، گاهی هم می خوانمشان. همه شکل نامه گرفته اند. اگر نامه هم نباشند، گفت و گویی هستند با یک آدم که بیشتر دروغ می شنود تا راست. یک بار از او پرسیدم من یک دروغگو هستم؟
گفت: دروغگو که هستی، خیالپرداز هم هستی، توهم هم می زنی. اما تقصیر تو نیس.
گفتم: چرا دوست داری هر چه دلت خواست بگویی و آخر ِ کار همیشه به من می گویی تقصیر تو نیست. خب لامصّب! یه دفعه هم راحت بگو همش تقصیر خود ِ عوضی و احمقته. اگه اینجور بگی چطور میشه؟
ازتاریخ 1398/5/9 شروع ودر تاریخ 1398/5/11تمام میشود.

1-یک خروس در بام خانه ای که شیب دو طرف دارد، تخم میگذارد.این تخم از کدام طرف می افتد؟

2-کاسه چینی، ابش دورنگه، رو اتش میذاری، یخش میبنده.

3-شخصی میخواهدبه روستایی برود.برسر راهش دوقبیله هستند که یکی از انهاافرادش راستگو،ودیگری افرادش دروغگو هستند. ان شخصدر راه به یک نفر میرسد ومیخواهد راه درست ده را از او بپرسد.ولی نمی داند که او جز قبیله راستگو هاست یا دروغگو! چه چیزی بایدازاوبپرسد،تا با توجه به پ
گروه سلامت خبرگزاری فارس: زیبا عراکی پژوهشگر حوزه کودکان در یادداشتی پیرامون موضوع دروغ‌گویی کودکان و نوجوانان و راهکارهای پیشگیری از آن نوشت: همه پدر و مادرها دوست دارند فرزندانی داشته باشند که دروغگو نباشند،صادق باشند و گاهی از دروغ گفتن فرزندان شان نگران می‌شوند، توجه داشته باشید که اگر فرزندتان زیر چهارسال دارد از دروغ گفتن او نگران نباشید این کار جنبه اخلاقی ندارد؛ چرا که او تعمدا دروغ نمی‌گوید و بنا به دلایلی این گونه صحبت می کن
جمعه باشه
هوا آفتابی باشه
روزای آخر پاییز باشه
تنها باشی
موسیقی باشه
پنجره باز باشه
رو به دریا..   
تو قاب پنجره بایستی و نور آفتاب 13:24 دقیقه به صورت و دستهات بتابه..
تازه میفهمی اصلا اونجایی که وایسادی نیستی!
پس کجایی بغیر ازونجا.. ؟
صبح باشه، شنبه باشه، اولای ماه باشه، مِه باشه، تاریک باشه، سرد باشه، بیدار شدن سخت باشه، بخوای بری سرکار، مادرت منعت کنه ماشین ببری. ولی ببری. جاده لغزنده باشه، سُر باشه، ترمز کنی، نگیره. پشت چراغ قرمز باشی. بزنی به ماشینِ سمندِ جلویی. اون طوریش نشه. ماشینِ مادرت، جلوپنجره‌ش کنده بشه، رادیاتورش سوراخ بشه. ازش دود بلند شه. بترسی. بوی بد راه بیوفته. برسی سرکار. از اونجایی که همیشه خبرای بد رو، به بدترین شیوه‌ی ممکن میگی، امیدوار باشی مادرت این
هر چی با خودم فکر می کنم بیشتر به این نتیجه میرسم :اون هیچ وقت منو دوست نداشت
چون تنها بود و کاری نداشت سرشو با من گرم میکرد .ولی الان سر کار میره و وقت سرخاروندن نداره
هعییییییییییی باشه تو دروغ گفتی و من احمق باور کردم 
یه تلگرام و واتساپ دیگه نصب کردم. می خوام هیچ جا نباشم.می خوام همه فکر کنن من مردم
واقعا من مردم
نمی خوام کسی به من فکر کنه نمی خوام کسی نگرانم بشه.همه دروغ میگن حتی دوستام فک و فامیل
همه دروغگو هستن
حوصله هیشکیو ندارم من قطع را
حواسم باشه به آدمای اطرافم زیاد دل نبندم...آدم ها همیشه فقط اولش خوبن...حواسم باشه معمولا آدم هایی که اولویتشون تو زندگی "خودشون" هستن و حرف کسی براشون اهمیت نداره موفق ترن...حواسم باشه همه برنامه هام و حرفام رو به هر کسی نگم...حواسم باشه به ظاهر کسی اعتماد نکنم،حواسم باشه اون چیزی که آدما جلوم نشون میدن با اون چیزی که پشت سرم هستن خیلی فرق میکنه...حواسم باشه حرف ها و اخلاق های گند یه عده روم هیچ تاثیری نذاره و راه خودم رو برم...حواسم باشه از یه ج
حواسم باشه به آدمای اطرافم زیاد دل نبندم...آدم ها همیشه فقط اولش خوبن...حواسم باشه معمولا آدم هایی که اولویتشون تو زندگی "خودشون" هستن و حرف کسی براشون اهمیت نداره موفق ترن...حواسم باشه همه برنامه هام و حرفام رو به هر کسی نگم...حواسم باشه به ظاهر کسی اعتماد نکنم،حواسم باشه اون چیزی که آدما جلوم نشون میدن با اون چیزی که پشت سرم هستن خیلی فرق میکنه...حواسم باشه حرف ها و اخلاق های گند یه عده روم هیچ تاثیری نذاره و راه خودم رو برم...حواسم باشه از یه ج
یا مریم مقدس
------------------------
انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا
 
پیامبر اکرم عبا بر دوش گرفته است و علی بن ابی‌طالب(ع)، فاطمه(س)، حسن و حسین(علیهما السلام) را زیر آن عبا گرد آورده است و در همان حال این جملات از سوی خداوند تعالی بر او نازل گشته است.این واقعه در روز بیست و چهارم ذی الحجه اتفاق افتاده است. روزی که بنا شده بود، پس از مذاکرات بسیار پیامبر با مسیحیان نجران، بنا شده بود در مکانی با آنان گرد آید و مباهله کند.
مسیحی
زبان بدن و نشانه های آدم دروغگو آنقدر معروف اند که به فرهنگ عامه نیز راه پیدا کرده است؛ مثلاً اینکه پینوکیو موقع دروغ گفتن دماغش دراز می‌شد و رسوای عالم بود! یا اینکه مردم می‌گویند «از چشات معلومه داری دروغ میگی!» اگر شخصی به شما دروغ بگوید آیا می توانید دروغ او را تشخیص دهید؟ یا گمان می‌کنید که حرف های وی درست است و به او اعتماد می‌کنید؟ اهمیت صداقت در زندگی به قدری است که سعی می کنیم افراد دروغگو را بشناسیم. براساس تحقیقات انسان ها به ص
یه دوست لازم دارم. دختر باشه. بیست و شیش هفت ساله. ترجیحا پولدار باشه، نبود هم نبود حالا. مجرد باشه و تنها زندگی کنه، یا فوقش با مادرش مثلا. دختر باخدا و پاکی هم باشه. 
آهان، مشکلی هم نداشته باشه که من این سه سال باقی‌مونده رو برم پیشش زندگی کنم. 
قدیمیا یه چیزی حالی‌شون بوده که گفتن دوری و دوستی. 
 
صحبت های  علی الهادی برادر شهید احمد مشلب:
ای برادرم عهدی بر گردن ماست که ما ادامه دهنده راه جهادی که تو رفتی باشیم، راه مقاومت و پیروزی تا ظهور امام زمان(عج). ای کسی که امانت دار خون و ارواح شهدایی، ای سرور من، ای امین العام تجدید عهد و وفا می کنیم احمد شهید آخر نخواهد بود، و هرگز تورا میان میدان رزم تنها نخواهیم گذاشت و هیچ چیز مانع ما نخواهد بود و همچنان این راه را ادامه خواهیم داد و درسخت ترین شرایط هم با تو خواهیم ماند و سخن ترسوهای دروغگ
حواستون به کسایی که دوسشون دارین باشه، حواستون باشه چقدر براشون مهمین، حقیقتا براشون مهمین اصلا یا نه؟
یهو به خودتون می‌آید و می‌بینید دارید تمام تلاشتون رو می‌کنید که نگهشون دارین ولی همه چیز داره محو می‌شه، چون اونا هیچ کاری نمی‌کنن، هیچ کاری.
خواستم تمام دروغهاتو به مادرت بگم و چیزهای که بهش نگفتی ولی نگفتم. نه چون دلم برای تو سوخت نه، برای مادرت سوخت. روزی خواهد فهمید فقط امیدوارم دیر نباشه.
محدثه، خانم دروغگو....
و پایان این تراژدی تجربه بود، که باز خانواده ام تنها درکنارم بودن.
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خ
چرا تو زندگی ما از این آدمایی که براشون مهم باشه دردمون چیه وجود نداره؟ یکی که دلگیر بودنمون رو بفهمه، و بین همه ی مشکلاتش وقت برامون داشته باشه که مرحمی به زخم دلمون باشه! چرا همه نمکن روی زخم های قلب مون؟؟
اینقد بی کسی رو آدم کجا ببره؟؟
اصولا آدم نباید دختری باشه که حتی از خطرناک ترین وسایلِ شهربازی هم نترسه و با شوق بره سمتشون، حداقل اینکه نباید همش رو جدول راه بره. نباید دختری باشه که ساده ترین تیپ ها رو بزنه.. نباید دختری باشه که ندونه کانسیلر یا رژگونه رو چطور استفاده میکنن. نباید نسبت به همه بی تفاوت باشه. نباید ساده و مهربون باشه. نباید کلِ روز رو از خستگی خواب باشه. نباید به جای شوآف توی اینستا بیاد ساده توی وبلاگ بنویسه. اصولا دختر نباید یه چیزی تو مایه های من باشه. چن
خیلی جالبه
یه آدم (و بقیه گه ها، ولی این گاو با اون قیافه مریض و رنگ و رو رفته چون همه ش اینجا رو میخونه و میشناسینش بهش اشاره میکنم) باید خیلی رذل، و پست باشه، که بدقول باشه، دروغگو باشه، خالی بند باشه، احمق باشه، آدمی باشه که همه ش سر تو منت بذاره که بتونه برده ت کنه بعد باهات دوست شه، آدمی که همه تلاشش اینه که نشون بده که تو توی موضع ضعفی، 
که بتونه ازت take advantage کنه
که بتونه همیشه بهت زور بگه
بعد دم خارج شدنت ازون منطقه منت کشی کنه و یهو 180 درجه
هر کاری میکنم خوابم نمیبره
خدایا به حق همین شب عزیز ازت میخوام به مامانم شفای کامل بدی
و نتیجه آزمایشها و ام ار ای ش هم خوب‌خوب باشه
خدایا میشه مامان مشکلی نداشته باشه و این چیزا هم الکی باشه همش؟
خدایا مامانمو خوب خوبش کن. میخوام سالم سالم باشه
با اینکه قضیه سانچی هیچوقت دقیق مشخص نشد، اما در جریان کم کاری مسئولان و اشتباهات عجیب در روال امداد و نجات بودم و خیلی هم ناراحت از پیگیری نشدن ماجرا و تقاص پس ندادن عوامل!امروز اما بحث فرق میکنه! من با اینکه کاملا به چوپان دروغگو بودن مسئولان (اصلا نمیشه کلمه درخوری براشون پیدا کرد) مطمئن بودم، اما در مورد سقوط هواپیمای اوکراینی گفتم خییلیی بعیده کار خودشون باشه! مگه میشه آدم اینقدر احمق؟!!! مگه میشه سه چهار روز سرپوش؟! با اینکه قبلا بهم ثا
نگاه کنین،
دلیل اینکه من به این گونه انسان ها میگم پیر درون دارن،
اینه که 
افراد پیر رو دیدین؟
که هیچی ندارن برای انجام دادن،
پیر و مریضن،
کارشون فقط گیر دادن به این و اونه،
چون فکر میکنن سنشون بالاست، و کاری نمیکنن و به جاش همه ش فکر میکنن، فکر میکنن که وای ما چقدر میفهمیم!
برای همین فکر میکنن میتونن ادم ها رو بسازن و ادم ها راه رفته اونها رو نرن؟
ولی رفتاراشون اینقدر متکبرانه و کنترل کننده هست که همه عطا رو ب لقامیبخشن و ازشون فراری میشن.
 
ک
 
 
خب! این وبلاگ قراره که چی باشه؟ قراره یه جایی باشه که روند فکری من، و چیزایی که برام مهم‌ان توش نوشته بشن و یه تمرینی باشه برای نویسندگی‌ام. بازتابی باشه از هر روزم.
قرار نیست که از توش هیچ شاهکار، و هیچ ناتور دشتی در بیاد. قراره که یه جا برای حرف زدن و لذت بردن از نوشتن باشه، همین و بس.
اسمش چرا رواقه؟
این وبلاگ از نظر سنتی رواق نیست، مجموعه فضای شکل گرفته از تکرار طاق‌ها نیست. نه قراره وامدار سنت باشه، و نه وامدار تجدد - بلکه این اسم به روا
یکی باید باشه. یکی که با همه فرق کنه. یکی که پزشو به بقیه بدی. یکی که یه چیزی فراتر از بقیه تورو درک کنه. یکی که فراتر از بقیه باهاش راحت باشی. یکی که فراتر از بقیه دوستش داشته باشی. یکی که برات خاص تر از بقیه باشه. یکی که براش خاص تر از بقیه باشی.
یکی باید باشه...
یکی باید باشه...
این جای خالی باید پر بشه...
ما صبح جمعه بیدار شدیم اخبار گفت سردار شهید شده است... همه اعضای خانواده ناراحت شدیم. مردم بیرون هم ناراحت بودند.
آمریکاییها مستقیما سردار را خودشون ترور کردن با یک پهباد. ترامپ گفته دستورش رو من دادم.
بعد کم کم مردم ناراحتیهاشونو علنی نشون دادن. رهبری هم در پیامی، ضمن بیان تسلیت به مردم، گفتند که انتقام سختی میگیریم.
بعد فضای مجازی نشون داد دل همه با سردار بوده. البته به فضای مجازی نمیشه اعتماد کرد اما در واقعیت مشخص بود. فضای مجازی هم بنوعی ه
در یک صحبت دوستانه احساس می کنید که طرف مقابل با شما صادق نیست و این موضوع به شدت شما را عصبی کرده است؛ راهکارتان چیست؟
توانایی تشخیص دروغ و فرد دروغگو یک مهارت اجتماعی منحصر به فرد است که معمولا افراد زیادی به دنبال کسب آن هستند.
ادامه مطلب
من از نوشتن اسم واقعی ادمها اینجا هیچ ابایی ندارم.
ولی فکر میکنم اوج بی شخصیتی، عجول بودن در حین تصمیم گیری، چیپ بودن، بی عقل بودن، و لاشی بودن من و مشابهات من هست،
که بخوایم برای بالا بردن خودمون، از اسم بقیه استفاده کنیم.
برای اینکه خودت رو بکشی بالا یا نشون بدی که با ادم حسابیا سر و کار داشتی یا با ادمای دروغگو و بدقول و ناحسابی تعامل داشتی، نیازی نیست اونها رو معرفی کنی. همین که خود اون ادمها بخونن و بفهمن کارشون زشت بوده کافیه.
یک توپ بسکتبال توى دست من تقریبا ۱۹ دلار می ارزه اما توى دست مایکل جردن تقریبا ۳۳ میلیون دلار!بستگی داره توپ توى دست کی باشه!یک عصا توى دست من می تونه سگ ها رو دور کنه اما توى دست موسی(ع) دریای بزرگ رو می شکافه!بستگی داره عصا توى دست کی باشه!دو تا ماهی و یه تکه نان توى دست من یه ساندویچ می شه اما توى دست حضرت عیسی(ع) هزاران نفر رو سیر می کنه!بستگى داره روزى شما دست کى باشه!همانطور که می بینید ، بستگی داره هرچیزى ، توى دست کی باشه!پس ، دلواپسی هایت ،
یه  پرنده دوست دارهآسمون  آبی باشهروزای خوب خداصاف و آفتابی باشه
 یه  پرنده دوست دارهخوب و مهربون  باشهشب پیش ستاره هاروز تو آسمون  باشه
یه  پرنده دوست دارهتو دلا غم نباشهلبا پرخنده باشهدرد و ماتم نباشه
 یه  پرنده دوست دارهرو  زمین جنگ نباشههمه دل ها شاد باشنهیچ دلی تنگ نباشه
یه  پرنده دوست دارهقفسش باز بمونهاز قفس فرار کنهراحت آواز بخونه
یعنی اگه من به اندازه ی کافی عاشق خودم باشم، دیگه از محبت آسیب نمی بینم؟ بی خودی توی دام محبت نمی افتم؟
فک کنم راه حلش این باشه. باید عشق رو در وجود قوی تر کرد :عینک_آفتابی
از طرفی هم باید یادت باشه که هویت مستقلت اول از همه قراره همیشه مستقل باشه.
 
 
ای نیرنگ باز!
ای حقه باز!
ای قناری رنگ کن و جای گنجشک بفروش!
ای چوپان دروغگو...
با کیم؟
خوب معلومه با چی توز
از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون یا حداقل از همه پنهون از خدا چه پنهون( اه...یکی پیدا نشد درست اینو به ما بگه که بالاخره از کی پنهون؟) ما خانوادتا سوپر چیپس مزمز رو دوست میداریم. البته هنوز عاشقش نشدیم! مزه اش یکم متفاوته و بذائقه ما جور در میاد!
حتی الان که گرون شده ما باز ولش نکردیم
دیروز دیدم چی توز هم سوپر چیپس داره و تخفیفشم خوبه
گفتیم
اگه شوهرت دوستت باشه دنیا دشمنت باشه خیالت راحت باشه ولی اگه دنیا دوستت باشه شوهرت دشمنت باشه فایده نداره
_جاری جاریو زرنگ میکنه...هوو هوو رو خوشگل. 
یعنی هووها از نظر قیافه باهم رقابت میکنن...وجاریها تو کارو تلاش از هم پیشی میگیرند
_همیشه نصفتو به شوهرت نشون بده نصفتو نشون نده یعنی همه چیزتو به شوهرت نگو
_همیشه پوستو بشکاف پولتو بزار توش 
یعنی همیشه برای خودت پس انداز مخفی داشته باش
بنام خدا
اول از همه بنابر اصول کار باید یه توضیح مختصر در مورد این وبلاگ بدم ( از این قسمتش بدم میاد ) همونجور که از اسمش مشخصه اینجا سیاره ی منه اگرم توجه کنید هم آدرس هم توی قسمت توضیحات و هم اون بالا نوشتم ...
سیاره ی من یعنی جایی که هرچه بخواهم میتونم بنویسم وقرار بدم هرکیم اعراض داره بلاااااک میشه خخخخ .
اولش تصمیم داشتم که یادداشت های روزانه ، سخن بزرگان ، مطالب اموزنده قرار بدم اما دیدم تو این جور مسائل سایت های قدرتمند تری هست  پس کار من ب
به نظرم لازمه هر شهری یه مرکز داشته باشه. جایی که رسیدن بهش آسون‌ترین راه‌ها باشه، جایی که از ساکن و مسافر، هرکی توشه، اگه راه گم کنه، اگه خسته باشه، اگه خوشحال باشه، اگه ناراحت باشه، اگه می‌خواد از خونه‌ش بزنه بیرون، اگه بی‌جا و مکان باشه، اگه بخواد قرار بذاره، اگه بخواد خلوت کنه، اگه بخواد خوش بگذرونه، اگه بخواد عزاداری کنه، اگه تازه متولد شده یا اگه تازه مرده، در هر حالی بتونه روش حساب کنه. مرکزی که آغوشش باز باز باز باشه، مرکزی که خود
ی زن و شوهر هستند که تقریبا یک سال پیش ی کاری رو راه انداختند .
زنه از کاری که راه انداخته بود هیچی سر در نمیاورد . حداقل اطلاعات رو هم نداشت . زنه تا قبل از این ، بیکار بوده . شوهره هم کار ثابتی نداشته و احتمالا هر جایی مشغول به کار می شده ، بعد از چند وقت اخراجش می کردند .
شوهره تقریبا هیکلیه و به واسطه همین فیزیک بدنی ، کارهاشو راه می ندازه . یعنی شهرخر هست . 
هر جا زنه گیر میفته ، شوهره سر میرسه و با تهدید و ارعاب دیگران ، اونا رو مجبور میکنه از گر
 یا تفکر به تفکر یا حس به حس
خلاصه نبرد در واقع تقابل دو نفر با هم یا دو تفکر متضاد هست که میتونه
نشات گرفته از یک اتفاق کوچیک باشه یا حسی ناخوشایند ولی باید به قلب نبرد
رفت وحس کرد که واقعا اون دو متضاد قلبا قادر به نبرد هستند یا در ظاهر
کودکانه به خاطر غرور کاذب اینکار رو میکنن وچه شیرین هستند متفکرانی که به
واقعیت ان پی برده و واقف شوند عشقی عمیق وجود داره که میشه با کمی درایت
جمع کرد ودوباره ساخت که چه زیباست ساختنی که دوباره باشه ومیتون
https://www.isna.ir/news/99022115286/%D8%AA%D9%88-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%BA%DA%AF%D9%88-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C
«تو دروغ‌گو هستی!» این کنایه و توهینی است که از سوی دو مدیرعامل سابق و البته تا حدودی محبوب پرسپولیس روی آنتن زنده تلویزیون مطرح شد؛ دو مدیرعاملی که در دوران خود، روزهای خوبی را برای هواداران پرسپولیس رقم زدند و البته نکات منفی بسیاری را نیز از لحاظ مالی به باشگاه تحمیل کردند.
مشاهده مطلب در کانال
صدبار بهت گفتم برو
بلاکت کردم 
از همه جا
ول کن نیستی پا شدی اومدی ارومیه؟ خجالت نمیکشی میفتی دنبالم؟شاید این من نبودم که یذره جرعت و جنم داشتم رفتم به مسئول سینما گفتم،شاید یه دختر ضعیف طرف حسابت بود،بازم میخواستی بیفتی دنبالش؟
ببین منو،هرچی میگذره میفهمم هرچقدر بیشتر ازت متنفر باشم بازم کمه،کاری نکن بردارم اسم و شمارتو تحویل پلیس بدم،خودت راتو بگیر و برو
میدونی که هرکاری ازم سر میزنه،پس دنبال دردسر نه برا خودت نه برا من نباش
ازت متنفرمم
چشامو میبینم قیافه ممدرضا شایع رو میبینم :|
آخه چرا اینقد بچه و عموییه؟ :|
این بود کسی که میگف بدهکارتم دنیا اگه مردی بیا بگیر؟
چی باعث شده بود با این سن این کارا رو اجرا کنه؟ :|
ولی واقعا توقع داشتم یه چهره پخته ای باشه
حداقل صورتش یه زخم پشت ریش میشاش داشته باشه نه اینکه اصلا ریش نداشته باشه :|
من خیلی یه جورایی حزب بادم احساس میکنم شخصیتم از درون تهی هست ثبات اخلاقیم ندارم حتی!!بخش عمده ایش به خاطرخاطر اینه که نظر بقیه برام مهمه و خیلی دلم میخواد همیشه ازم به خوبی یاد بشه و به شدت وحشت دارم از اینکه کسی باهام بد بشه یا نظرش از خوب به بد راجعم تغییر کنه (در حدی ک راضی بودم مثلا کسی توروم باهام خوب باشه اگه خواست حالا تو دلش بد باشه:|||)
یکی بهم بگه شخصیتت رو توصیف کن نمیتونم چون بعضی مواقع خیلی مهربون میشم بعضی مواقع واقعا برام مهم نیست
متنفرم از مرد ها یا پسرایی که میگن دختر باید کوچولو باشه موهاش یه متر باشه لوس باشه فلان :|
من از فضا اومدم که بدون این ملاکا کسیو دوست داشتم
نگفتم قدش بلند باشه یا سیکس پک باشه یا چشم آبی باشه و فلان
اگر واقعا میخواید یه زندگیه ارومو کنار کسی داشته باشید 
یا میخواید واقعا کنار یکی بهتون خوش بگذره 
اون ملاکا تاثیری نداره :|
مثلا یکی میگه چون دختره موهاش یه متر بود خیلی بهمون خوش گذشت  
زندگیمون از بقیه بی دغدغه تره
یا رابطمون پایدار تره
من مید
دقت کردیدانسانهای صادق به صداقت حرف هیچکس شک  نمیکنند و حرفِ همه را باور دارند. انسانهای دروغگو تقریبا حرف هیچکس را باور ندارند و معتقدند که همه دروغ میگویند .
انسانهای امیدوار همواره در حال امیدوار کردن دیگرانند .انسانهای نا امید همیشه آیه یاس میخوانند .انسانهای حیله گر معتقدند که همه مشغول توطئه هستند انسانهای شریف همه را شرافتمند میدانند 
انسانهای بزرگوار بیشترین کلامشان ، تشکر از دیگران است.انسانهای نظر بلند هرکاری برای هرکسی میکن
عدم که همیشه مرگ نیست..
میتونه توقف آدم تو زمانی باشه که لازمه بجنگه!
من اسمشو میزارم عدم..
علت توقف هم میتونه نشات گرفته از عشق باشه، تنبلی باشه..
منطق باشه! یا ؟! ...
نمیدونم اما هرآدمی یه جایی میرسه به باتلاق عدم ک لازمه دست و پا بزنه و خلاص کنه خودشو از اون وضعیت..
این وسط به خیلی چیزا! و خیلی کسا چنگ میزنه و هدفش فقط رهایی..
گرچه ب قول ی بزرگ "به گرفتار رهایی نتوان گفت آزاد"
 
پ.ن: این روزا میجنگم با هوس! عقل! زمان! چاره!عشق! و همه چی.. 
الهی بشه همونی
well
 
من این قدرت رو دارم، که به عنوان یه دختر، و یه انسان! 
که یه کاری کردم با این جدی بدبخت
که بچه هم همه عکساشو دیلیت کرد، هم وضعیت خودش رو به last seen recently تغییر داده.
 
میدونین،
بهش اهمیت میدم،
چون وقتی من هیچی نبودم اون به من اهمیت داد.
از طرف آدم مزخرفیه و شخصیت مزخرفی داره، و بدقولو دروغگو و خالی بند و بهروز پیرپکاچکی هست،
ولی اینها دلیل نمیشه که من ازش غافل شم.
 
میدونم تنهاست
 
میدونم ب کمک نیاز داره.
 
ولی خب بنده، به عنوان یه خنگول، این قدر
❤️کسانی هستند که می گویند ما عاشق همسرمان هستیم و کلی مهر و محبت نثار طرف مقابل می کنند اما در عمل به وظایف و تکالیفی که به عهدشان هست عمل نمی کنند اینان دروغگو هستند.
❤️عاشق واقعی کسی است که به تعهدی که در روز ازدواج به همسرش داده است وفا کند.
سلام دوستان
سعی میکنم تا دو سه هفته دیگه رمان "عشق ابدی ولیعهد" رو تموم کنم
و اینکه میخوام یک رمان جدید بنویسم که ماجرایی باشه ولی ربط داشته باشه به رفاقت و اینا(میخوام تقدیم کنم به رفیقم)ولی نمیدونم اسمش چی باشه.نظرشما چیه؟
اسم های پیشنهادی خودم:
"عشق در تاریکی" اسمش جور شه رمانش میاد تو ذهنم چی باشه
"عشق نا تمام" یه طوری نیست از نظرتون؟
"دو دقیقه تا مرگ"خودمم میترسم از اسمش
خب دیگه نظر شما چیه؟
سلام دوستان
سعی میکنم تا دو سه هفته دیگه رمان "عشق ابدی ولیعهد" رو تموم کنم
و اینکه میخوام یک رمان جدید بنویسم که ماجرایی باشه ولی ربط داشته باشه به رفاقت و اینا(میخوام تقدیم کنم به رفیقم)ولی نمیدونم اسمش چی باشه.نظرشما چیه؟
اسم های پیشنهادی خودم:
"عشق در تاریکی" اسمش جور شه رمانش میاد تو ذهنم چی باشه
"عشق نا تمام" یه طوری نیست از نظرتون؟
"دو دقیقه تا مرگ"خودمم میترسم از اسمش
خب دیگه نظر شما چیه؟
یه توضیح موقتی اینجا بدم. تا یکم توهم یه سری رو کاهش بدم!
تی‌تی یه شخصیت کاملا واقعی هست و خودش هم در جریانه که کی هست. مخاطبش کاملا واقفه به وجودش و اسمش هم واقعا تی تی هست. حلا این شخصیت میتونه واقعیتش زاییده ذهنم باشه، میتونه خودم باشه، میتونه شخص سومی باشه. همین:)
می نویسم که یادم باشه شبی نشستم کارهای دیگران رو‌ انجام دادم در حالی که فرداش خودم ارائه برای درس جنین شناسی داشتم و خیلی از کارهام مونده بود. می نویسم که یادم باشه بازم ”نه” نگفتم و دیگران اولویتم بودن . یادم باشه که یه زمانی این جمله احساس خوبی داشت ولی الان فقط مایه احساسات بده واسم می نویسم که یادم باشه دیگران اولویتم بودن 
نمیدونم شاید احمقانه باشه شاید هم از سر درموندگی ولی تصمیم گرفتم کنار بیام 
کنار بیام ک ادم دومه منم ک اونی ک تو حاشیس منم 
کنار بیام ک اگ روزی قرار باشه کسی خط بخوره اون منم بدون اینکه ذره ای نیاز ب فکر باشه 
چون ادم اشتباهه منم :) 
من میدونم ک الان کسی ک همه زندگیمه رو فرستادم جایی ک ... 
نه کافیه دیگ . از دید خودت ننویس . رفته جایی ک باید باشه . رفته با  کسی ک باید کنارش باشه خب؟  
چقد تلخه! چقد زهر داره ! انگار ی ماری خابیده رو قلبمو مدام نیشش میز
میدونی ...
خیلی بهت حسودیم میشه 
یکی هست نگرانت میشه یکی هست بهت فکر میکنه یکی هست حواسش به همه حالو هوات هست به خندیدنات به ساکت شدنات 
یکی دوست داره 
یکی ته ته خواستنش اینه باهات هرجایی باشه فقط کنارش باشی 
خوش بحالت یکی هست که حس میکنه تا هستی هیچی نمیتونه جلوشو بگیره 
یکی همه امید و انگیزه نفس کشیدنش تویی 
میدونی.... 
خوش بحالت یکی برات مینویسه یکی دلش برا صدات تنگ میشه 
یکی تو رویاهاش داره باهات زندگی میکنه 
خوش بحالت ...
خوش بحالت یکیو دار
امروزه بعضی از گروه ها معتقد هستند که این قرآن ما میخوانیم قرآن واقعه ای نیست بلکه آیات بیشتر بوده که بعداً دستکاری شدند.
               دو نظریه متضاد راجع به قرآن
‌‌《کلینی》در《اصول کافی》با آوردن این روایت عقیده شیعه را راجع به قرآن اظهار میدارد:
عن هشام بن سالم عن ابی عبدالله ان القرآن الّذی جاءَ به جبریل الی محمد سبعه عشر ألف آیاتٍ.((هشام از سالم و او از ابو عبدالله روایت می کند:قرآنی که جبریل (ع) برای محمد (ص) آورده هفده هزار آیه بود )). 
حا
دوستان سلاام :)کسی هست اینجا برنامه نویسی پایتون کار کرده باشه یا کلا بلد باشه؟
میخوام بدونم چقدر کاربرد داره ؟
و اینکه به صورت خودآموز میشه مسلط شد؟
همون کتابش رو بخونی مثلا...
میدونم میتونم سرچ کنم جواب سوالهامو اما میخوام با یه تجربه واقعی صحبت کنم ؛)
◀یکی از تصورات اشتباه ما همین هست که فکر میکنیم که اگر دلمون پاک باشه کافیه،اما اینطوری ها هم نیست که فکر میکنیم،ما نمیتونیم گناه بکنیم،خطا بکنیم اما چون دلمون پاکه بگیم دیگه تمام و حرف آخر اینکه که خدا دل پاک رو با عمل پاک میخواد،هر موقع تونستیم اعمالمون پاک و طبق اصول شرع و انسانیت باشه،میتونیم ادعا کنیم که مهم دله که پاک باشه،یاعلی❤
امشب ویدئویی پخش شد از دختری به نام گرتا که در سازمان ملل از محیط زیست گفت و از کشتار مردم توسط ثروتمندان و سیاست مداران جهان. اولین بار سخنرانیش را در یکی از همین شبکه های اجتماعی دیدم. قبل از لود شدن فکر می کردم که این همه تحصیل کرده محیط زیست این همه آدم دغدغه مندی که در این راه کشته شدند زجر کشیدند زندگیشان نابود شد چرا از آن ها یک سخنرانی در این باب نمی شنویم. چرا یک بچه ؟ به این نتیجه رسیدم شانتاژ خبری است نه بیشتر و چون کودکان معصوم تراند
اگه تو اون سنی که باید جهاد اکبر داشته باشی، سنت که بالاتر رفت جهادت میتونه اصغر باشه! چون با تلاش هات یاد گرفتی چطور یه ویژگی و کار خوب را در وجودت زنده کنی ... اگه یکم کج رفتی ، زودتر و راحت‌تر میتونی گوش خودت را بپیچونی و بکشیش تو راه!
+البته که باید همیشه حواست جمع باشه
سنت هرچی کمتر باشه سبک تری...سبک که باشی راحت تر از خدا اطاعت می کنی
و...
 
دانلود آهنگ عشقت که باشه ریمیکس
دانلود آهنگ مهدی جهانی عشقت که باشه بدون ریمیکس
دانلود ریمیکس شاد عشقت که باشه
متن آهنگ عشقت که باشه

دانلود آهنگ عشقت که باشه ورژن آروم
عشقت که باشه دنیام آرومه ورژن اروم
دانلود آهنگ ریمیکس عشقت که باشه دنیام آرومه
بسم الله الرحمن الرحیم
آیا کاسه‌ی کسانی که شش سال پیش طرح قبلی سوخت را بی‌هوده خواندند و آن را صرفا به جهت حرف‌های انتخاباتی که زده بودند، برداشتند
و دو نرخی بودن آن را عامل فساد دانستند
 
و کسانی که خالصا لوجه الله و برای مردم کار می‌کنند و به غرب و شرقی که منهدم شده، متمایل نیستند، یکسان است؟
***
یک جریان، جریان انقلابی که به نفع مردم کار کرده‌اند و همیشه در صحنه بوده‌اند.
 
در مقابل شبه جریانات مختلفی حضور دارند:
یکی از آن‌ها شبه جریانی
دوست دارم زمان برگرده عقب
دوباره تصمیم بگیرم
هیچ وقت این راه را نروم
از این روزام بدم میاد 
از تو بدم میاد 
از تویی که کم کم وارد زندگیم شدی 
دروغ گفتی دروغ گفتی دروغ گفتی 
همون روزا بین دروغهات میفهمیدم 
ولی خودمو زدم به ندیدن 
از چشمات همه چیز پیدا بود 
نخواستم ببینم 
من اشتباه کردم 
دوست دارم زندگی برگرده عقب و مثل الان هیچ وقت تحویلت نگیرم
حتی یه بار هم جوابت را ندم
تو بمانی و دلواپسی های دروغت 
فی‌الواقع حالم خوب نیست و واقعا نیاز دارم یکی باشه که منو دوست داشته باشه و باهام حرف بزنه و بهم بگه کافی هستم.
ولی خب نیست هیچ‌کس. و من دارم سعی می‌کنم گریه نکنم هنوز.
 
اونیم که همیشه بهش ازش می‌پرسیدم که بقیه وقتی ناراحتن و فلان تو می‌ری نازشون رو می‌کشی و بهشون خوبی می‌کنی که حالشون خوب بشه. من که حالم بد باشه کی ناز منو بکشه؟ می‌گفت من. همون!! الان بهم گفت "لطفا ول کن" همون که همیشه می‌گه می‌خوام پیشرفت کنی و بهترین خودت باشی چند هفته ست
میخوام حرف بزنم،راجب آدمایی که اومدن تو زندگیم،بعضیاشون موندن،بعضیاشون رفتن،بعضیاشون با دروغ منو شکستن،به هرحال...حالا میخوام حرف بزنم
میخوام بگم که چقدر از تعداد آدمایی که برام مهم بودم کاسته شده،آدمی که عاشقش بودم و اولین عشق واقعی زندگیمو باهاش تجربه کردم،و حالا اثری ازش تو زندگیم نیست...شاید حتی خودم خواستم که نباشه...اینجوری بهتره،انتظار آدما رو پیر میکنه...میخوام بگم یاد گرفتم دیگه بهش فکر نکنم...یاد گرفتم هروقت لازم باشه فراموش کنم
مسئولان آمریکایی ، دروغگو هستند، پشت هم انداز هستند، وقیحند ، طماعند  شارلاتانند ، ظالمند ، سنگدلند ، به شدت بی رحمند ، تروریستند یعنی این جور دشمنی در مقابل ما امروز وجود دارد. خداوند برای مقابله با دشمنی ها ، خطاب به پیامبر امر به صبرر کرده است (مدثر  مزمل ، هود ، شوری)
صبر به معنای نشستن و دست روی دست گذاشتن و انتظار نتایج و حوادث را کشیدن نیست. صبر یعنی ایستادگی کردون ، مقاومت کردن ، محاسبات درست خود را و محاسبات خود را با خدعه گری دشمن تغی
لبم ۵ تا تبخال ردیفی کنار هم‌ زده 
دو روزه تو حالت تزریق ژل لب ، سوزن سوزن میشه .‌.‌
یه داستان غمگین تو اینستا خوندم بچهه مرد ...اشکم دم مشکمه
از شما چ پنهون تازگی ها به بچه دار شدن در آینده هم فکر می کنم 
به این که یه سفید معمولی میشه مث من یا یه بور بلند بالا مث بنی 
حتی به اسمش 
به اینکه چقدر حرف دارم براش...
دوست دارم دختر باشه از جنس خودم 
نمی خوام پزشک مهندس بشه تا دیپلم بخونه دوسش دارم فقط یاد بگیره شاد شاد زندگی کنه...البته میدونم به من و بنی
سلام این یه پست موقت که ازتون راهنمایی می خوام
من میخوام یه mp3 player خوب بخرم مشخصاتی که ازش می خوام اینکه صفحه نمایش داشته باشه،شارژ رو به مدت بالایی نگه داری کنه و کیفیت صدا ی متوسط به بالایی داشته باشه و قیمت اون برای من خیلی مهمه قیمتش از ۱۰۰ هزار تومن پایین تر باشه.
بسم الله الرحمن الرحیمسلام
بلند شدم رفتم سمت عطا و با اون دستم که سالم بود، یقش رو گرفتم و گفتم:
+ ببین جاسوس، داری حوصلم و سر میبری. من سگ بشم نگاه نمیکنم کی هستی و چه موقعیتی داری.من خیلی آرومم، اما روی تو نمیتونم آروم باشم. چون جزء نون خورهای این انقلاب بودی و خیانت کردی. منم دشمن دشمنان این انقلابم. حالا میخواد زنم باشه، میخواد بچم باشه، میخواد برادرم باشه، میخواد رییسم باشه ، میخواد فلان وزیر و فلان قاضی و وکیل باشه یا یه آشغالی مثل تو باشه
امشب خیلی دلم شکستفقط به خاطر اینکه دله پدرم شکست 
با اینکه خیلی ازش عصبانیم و شاید عصبانی بمونم 
ولی وقتی شکسته شدنه دلشو دیدم انگار بخشی از من شکسته شد
دله من بیشتر شکسته شده ! بخاطر اینکه بلد نیست زندگی کنه، بلد نیست ارامش داشته باشه ، بلد نیست اروم باشه بلد نیست برای خودش امید داشته باشه ، بلد نیست مثبت باشه 
و این منو خیلی عصبانی می کنه
شاید من بی وجدانم که اینهارو در اون می بینم ولی بهش نمی گم 
معذرت می خوام بابا 
یه زن نمی‌تونه 
دوستت داشته باشه
بعد دوستت نداشته باشه
بعد دوباره دوستت داشته باشه!
یه زن فقط می‌تونه
 دوستت داشته باشه
دوستت داشته باشه
 دوستت داشته باشه
و بعد دیگه
هیچ‌وقت دوستت نداشته باشه!

خداحافظ گری کوپر 
 رومن گری 
+در مورد من که درسته . 
وقتی چیزی تموم میشه دیگه هرگز شروع نمیشه .
دلیلش هم خیلی ساده است . 
من راههای زیادی را برای حفظ کسانی که دوست شون دارم امتحان میکنم . به زعم خودم چیزی کم نمیذارم .
اما گاهی طرف مقابل تمام راهها را مس
سلام و درود 
زمین فراخ و دشت و کوه سجاده  ما 
روح دل شادشود از غم پر باده  ما
بوی یاری بفرستاد به صحرا دل ما 
سوته دل ریخت به لعلم قدح تازه ما
راوی آورد خبرم را به دیباچه یار 
که سجودش بکشد هق هق و هر ناله ما
من به نازم که به این یار به هر مجلس ما 
روشنایست نگهش بین ره ظلمانی پر ضاله ما
..............    ..................... .....   ............................
شب باشه امتحان باشه خستگی باشه ولی خب خوابی نباشه !!!!
شبم بخیر 
خدایا شکرتون
خدایا فردا یه نگاه با برکت به همه بنده هات
 واسه رفتن همیشه وقت هستولى اگه برى شاید هیچوقت نشه برگشتو یه عمر به خاطر کار اشتباهت خودتو سرزنش میکنى..شاید تو ندونى و یه نفر از اطرافیانت حالش خوب نباشهشاید هر روزو هر شب به خودکشى فکر کنهشاید هرشب گریه کنه و نا امید باشهشاید فقط به یه آغوش نیاز داشته باشه.... شاید به یکى نیاز داشته باشه که ساپورتش کنهچقدر بهتر میشه تا وقتى آدما زندن و کنارمونن مراقبشون باشیمشما باید بفهمین.... تنها نزارین دوستاتونوشاید ارزش خودتونو براى دیگران ندونینولى..
پنجشنبه 10/5/1395صبح با باباجونت رفتیم بانک صادرات سر کوچه تا برات حساب باز کنیم،اول قرار بود مشترک با حساب من باشه ولی کارمند بانک گفت با باباش باشه بهتره و این شد که شما با حساب بابا و خودت صاحت یک عدد عابر بانک شدی و وقتی اسم و فامیلت رو روی کارت دیدم کلی ذوق کردم ان شاءالله همیشه حسابت پر پول باشه و تنت سلامت دلت خوش...بهترین ها رو برات آرزو میکنم عشق مامان
متن و ترجمه فارسی آهنگ جدید ابرو گوندش Ebru Gundes به نام Kim Bu Gozlerindeki Yabanci
متن و ترجمه آهنگ:

Söndü içimin ateşi bitti, bıktım yalanlarından
خاموش شد، آتش درونم تموم شد، به ستوه آمدم از دروغ هات
Zorla ele avuca sığmaz aşk kop gel günahlarından
با زور عشق تو دست و مشت نمیاد، از گاناهات دست بردار
Nazın sitemin belli değil, ben senin neyinim anlayamadım
ناز و ستمت معلوم نیست، من چیه تو هستم متوجه نشدم
Sevda ateşin aynı değil ilk defa üşüyorum kollarında
آتش عشقت همان (مثل قبل) نیست، برای اولین بار بین بازوانت (آغوشت) سردم میشه
Kim bu g
دوستان ازین تفکرا نداشته باشین که وای چه خوب.
نخیر.
بهترین شریک زندگی، شریک زندگی ای هست که یه آدم بالغ باشه.
نه خیلی پیر درون داشته باشه، نه خیلی کودک درونش فعال باشه. یه balance از هر دو رو داشته باشه.
به شخصه، با یه شریک زندگی بالغ راحت تر زندگی و تا میکنم تا کسی که عین پیرمردا میشینه همه رو امر و نهی میکنه و به این و اون میپره و هی گیر میده خودتو درست کن و اصلاح شو و...
آدم بالغ هست، که زندگی باهاش لذت بخشه. نه کسی که ریسک های کودکانه و گاهی حتی احمق
سلام مجدد خدمت همگی :)
میخوام یک چند روز که نه چند هفته ای کلا به دور از این فضا یعنی فضای مجازی باشم و سرم تو کار خودم باشه و به اهداف ریز و درشتی که ساعتها بهشون فکر کردم  و کاغذهایی که مچاله کردم برسم. شاید این زمان که هست برای سکوی پرتابی باشه برای رسیدن به پله های ترقی بیشتر و طویل تر .
 
 
 
 
پس به امید دیدار و دلهاتون شاد و خرم باشه . 
این ایام آخر صفر هم منو در گوشه ای دعاهاتون جای بدین که خیلی ممنونتون میشم :)
یا علی
روزهایی رو میگذرونم که دوست دارم بعد از تموم شدن اون روز وقتی پام از محیط دانشگاه میزارم بیرون برم یه جای خنک  اب و هواش مرطوب و خنک باشه. سبز باشه دیوار کاهگلی داشته باشه. نور خورشید نخوره بهم. یه لیوان شربت بیدمشک و خنک بریزم برای خودم.بوی باهار نازنج بیاد. یکی باشه که بشه باهاش از دغدغه های روزی که گذشت حرف زد. و اون به اندازه ی کافی بفهمه. و به مقدار مورد نیاز صحبت کنه. هی بوی باهار نارنج بیاد. هی هوا خنک و مرطوب باشه. هی من واسه ی خودم شربت بید
مجموعه‌ی نرم افزاری آفیس رو مطمئناً همتون اسمشو شنیدین. مثل Word، Excel، Power Point و ... . یک نفر برنامه نویس باید با نرم افزارهای زیادی کار کرده باشه و آشنایی‌ای هم داشته باشه. هر چند که کم باشه. ممکنه بگید نرم افزارهای آفیس خیلی راحته و همه بلدند که باهاش کار کنن :-) ولی اصلاً اینطور نیست. بعضی از امکانات آفیس هست که اصلاً شما اسمش رو هم نشنیدین و نمی‌دونید که اصلاً کارش چیه. خود منم هم همینطور هستم. نمی‌گم که کامل بلد هستم.
توی بعضی پروژه‌ها ممکنه نی
داستان چوپان دروغ گو رو که هممون شنیدیم . کسی که انقدر دروغ می گفت که از یه جایی به بعد مردم فکر می کنن تمام حرفاش دروغه . من یه ویژگی ای دارم که زود آدما رو چوپان دروغ گو می کنم . فقط کافیه یک بار بهم دروغ بگه دیگه از اون به بعد در مورد تمام حرفاش سوء ظن دارم . غافل از این که آدما ممکنه گاهی اشتباه کنن . نباید به یک اشتباهشون تماما قضاوتشون کرد . 
+ چند روزه بچه ی همسایه مون مریض شده . همون که همبازی محمد حسینِ ماست . ما هم چون می ترسیم محمد حسین هم مری
همیشه بدترین زخم ها و بدترین درد هارو از کسی میخوری که دوسش داری! نقطه ضعفت رو میدونن و گاهی اوقات تو نقش یه دشمن فرو میرن و بهت ضربه میزنن. شاید اگه اون حرف  رو از دشمنت میشنیدی برات ذره ای مهم نبود. ولی شنیدن اون حرف از عزیزت، تو رو زمین میزنه! اونم به بدترین صورت. 
تو نه میتونی حرفش رو بی جواب بزاری! و نه دلت میاد که جوابش رو بدی! برای همین تو خودت میشکنی. دلت میگیره از زمین و زمان. با خودت بد میشی. دق دلیت رو سر خودت در میاری و از خودت متنفر میشی!
باید یادت بمونه کسی که فکر میکردی عشقته چی گفت بهت.
یادت بمونه از نظر عشقت یه آشغالی 
هزاران بار گفت آشغال . به تو گفت
تا حرف زدی گفت آشغال خفه شو 
ببند دهنتو
دیدی چیا بهت میگفت الان چیا میگه 
به جای اینکه اون چیزهای مشترک باهاش و مقدس بدونی باید فقط به خودت کمک کنی که فراموششون کنی. 
فراموش کن چیا بهت گذشت. 
فراموش کن 
همه چی 
خودشو 
خوبیاشو 
چشماشو 
یادشون افتادی به اینکه براش آشغالی فکر کن و تحمل کن. 
تو براش فقط یه آشغالی
یه دروغگو
میگه بهش
مطمئنا هر وبلاگنویسی در نوشتن اولویت اصلیش خودشه
هر چی به اینجا نگاه میکنم میبینم اینجا برای من اون چیزی که باید باشه نشده و نکات منفیش برام بیشتره
با حفظ احترام به مخاطب های اینجا ترجیح دادم حذفش کنم وقتی قرار نیست سودی به من برسونهبعدانوشت:دیدم شاید بی ادبی باشه کامنتا بسته باشه و مخاطب هم حرفی داشته باشه به همین جهت بازش کردم
میخوام از نویسندگی خداحافظی کنم.یا وبلاگ میفروشم.یا حذفش میکنم.یا میزارم خاک بخوره.شاید به امکان ده درصد بعد کنکور برگردم.اگه بفروشم و حذف کنم که با وبلاگ جدید برمیگردم و همتون پیدا میکنم.اگر هم بزارم خاک بخوره.جایی نرید شما که باز این جمع فوق العاده ای که دوسال حدودا پیدا کردم از دست ندم.بعد دوسالگی وبلاگ تصمیم میگیرم که چیکار کنم.تا اینجا باشم سمت درس و کنکور نمیرم.اگر کسی کاری داشته باشه باهام که مهم باشه جیمیل و ایدی اینستا رو میزارم.نمی
زندگی ثابت کرد که همیشه نمی‌تونی رو بقیه حساب کنی و یه وقتایی هست که فقط خودتی و خودت، تنها و بی‌یاور.
یه رفیق می‌خواستم همیشه گوش باشه و حرفام پیشش مثل یه راز بمونه. درددل کنم و سبک بشم و حالم خوب شه.
یه دوست نادیده‌ای تو توییتر گفت اونروز که بازگشت به خونه می‌تونه حس خوبی داشته باشه بعد این‌ همه سال. خونه نیست اما جایی شبیه به‌ش می‌تونه باشه.
#خونه
مهم بودش قالب وبم چی باشه یه نصف روز رو وقت پیدا کردن یه قالبی که
تنها به دلم بشینه میکردم قبلنا برام مهم بود عکس پروفایلم چی باشه !زیر
نویسم چی باشه و وضعیتمو رو چه کسی چک میکنه الانا هیچ کدوم از اینا مهم
نیس اینقده گوشه گیر شدم که خودمم توش موندم !نه برام پستای اینستای کسی
مهمه نه چیزی نه حتی برام مهمه کی پستا رو چک میکنه کم کم میخوام این عادت
اینکه کی وضعیتمو چک کرده ترک کنم !برام که مهم نباشه همه چی حل میشه انگار
دارم تنهایی رو به همه چی تر
بعضی مطالب را چندین بار می نویسم و اگر لازم باشه هزاران بار دیگر هم می نویسم. چرا؟ چون آنقدر برام مهم هستند که باید بنویسم.
این چیزهایی که می نویسم شاید خنده دار باشه و برای اون افرادی که اصول مدیریت را نگاشته اند جوکی بیش نباشد ولی به هر حال اینها شاید برای اونها جوک باشه ولی برای ما خاطره است.
ادامه مطلب
دلم یه فست فوروارد می‌خواد این روزها و ماه‌ها رد کنم بره. حالا نه این که الآن خیلی بد باشه و نه این که در آینده قرار باشه اتفاق خاصی بیفته... نمی‌دونم... مثل یه سریالیه که هی می‌خوای بدونی بعدش چی می‌شه تند تند اپیزودها رو می‌بینی و رد می‌کنی. ته‌ش هم از این که زود تموم شده ناراحت می‌شی.
تنهایی آدم رو کم‌طاقت می‌کنه. دلتنگی از یه آدمِ تنها، موجودی غمگین و بی‌منطق می‌سازه. یه وقتایی بینِ این همه آدمِ غریبه و آشنا، به این محتاجیم که حضورِ کسی رو کنار خودمون حس کنیم. کسی که شنونده‌ی بهانه‌‌های ریز و درشت‌مون باشه. یه نفر که بشنوه و لبخند بزنه. گوش کنه و به دل نگیره. شنونده باشه و سکوت کنه. یه ‌نفر که تویِ اوجِ بی ‌منطقی‌مون، صبور‌ترین آدمِ دنیا باشه. خیلی وقتا ما خودمون می‌دونیم حرفی که می‌زنیم منطقی نیست، اما یه نفر باید
 
اونجاییکه‌ فکر نمیکنی کسی به یادت باشه و ناگهان چند نفر همزمان یادت میکنند :)
فقط میتونم بگم خدا رو شکر و هر چقدر بگم‌ کمه ، چونکه " نتوان شکر تو گفتن"
قبل ها بر این عقیده بودم که اگر حالی از دوستان و آشنایان بپرسم مزاحمشون شدم ! 
اما الان ؟! بنظرم شاید شخصی که فکر میکنم ممکنه الان خیلی سرش شلوغ باشه و پیام من فقط  وقتش رو میگیره ، ممکنه دل مشغولیش این باشه که کسی حالی ازش بپرسه . حتی اگر کلی کار هم  داشته باشه ، یک احوالپرسی کوتاه ،میتونه قندی
مثلا میخواستم این چند روز پست نذارم!
آقاااا
بعضیا میگن که همه‌ی تخم‌مرغ‌ها رو نباید توی یه سبد گذاشت که اگر یه جا به بن بست خوردی راه دیگه‌ای هم واست باشه
از طرف دیگه
بعضیای دیگه میگن آدم نباید Plan B یا به قول ما نقشه‌ی پشتیبان داشته باشه - چون وقتی آدم یه راه جایگزین داشته باشه واسه رسیدن به هدف اولی و اصلی تمام تلاشش رو نمیکنه و کمی هم بی انگیزه میشه.
واقعا آدم چقدر باید روی هدفش پافشاری کنه؟
از کجا معلوم که داره زور بی خودی نمیزنه؟
آخه خدا... این چه رسمیه؟ 
حتّی نمی‌دونم از چی بیشتر ناراحتم. حتّی نمی‌دونم ناراحت باشم یا نه. کاش مطمئن بودم ازین که اونایی که باید براشون غصه خورد ماییم نه اونا. امّا الآن فقط امیدوارم. یعنی... نمی‌دونم. به خودم باشه، بارها دلم خواسته که بمیرم و بعد مرگم هیچی مطلق باشه. ولی می‌دونم که این خیلی مسخره‌ست. ناراحت‌کننده‌ست. پوچه.
آه. آخه این جوری که نمی‌شه. نمی‌شه این قد الکی باشه که. آه. چقد درد داره. چقد عزیزاشون دارن درد می‌کشن. آخه... آخه این
شده هزارتا برنامه تو ذهنتون باشه و ندونید از کجا باید شروع کنید؟
هیچ جایی از خودم تو خونه ندارم برا همین سریع حواسم پرت میشه...
دلم میخواد حداقل یه اتاق داشته باشم که ندارم
از کجا شروع کنم؟
من حتی تو خوابگاه هم نمیتونم تنها باشم...
دلم میخواد یه جا باشه که مال خودم باشه
25 سالمه و هیچ جایی برای خودم ندارم حتی یه تخت یا یه کمد یا ی چیزی که بشه بری داخلش و از تمام آدمای دنیا قایم بشی....
همیشه، سعی کن دستت محکم تو دست خدا باشه، و هیچی غیر از خدا نبینی .. یه روزی ام که چشات نتونست ببینه خدا رو! اون موقع فقط و فقط بگردی که خدا رو پیدا کنی، که غیر از خدا چشمت، نبینه ..
 
دنیا رو زینت دادن برای ما
حواسمون باشه، نفروشیم آخرتمون رو ..
سلام بچها...
 
براتون یه فیک آوردم که خودم خوندم و شدیداااااا خوشم میاد ازش...
خیلی عاااالی بود اصلا با قلب و روح آدم بازی میکنه...
.
.
.
توضیح:
تو دل تاریکی بودن خیلی سخته..اینکه هرروز صبح پاشی و دنیات
رو نشناسی..اینکه بیدار شی و همه جا سیاه مطلق باشه...
ولی اگه یکی پیدا بشه که بتونه زندگی اتو تغییر بده..عاشقت باشه...فقط برای تو باشه..حاضری بذاری چشمات بشه؟!
.
.
.
فیک let me be your eyes
couple: Vkook
+18
romance
lovely
 
 
download
 
 
 
پدر بغض کرده و ناراحت دست های مادر را لای انگشتانش گرفته بود و می گفت: ای کاش من جای تو بودم ... بر خلاف پدر، مادر تبسم کرد و گفت: این حرفها چیه مرد؟ دکترها گاهی وقتها اشتباه می کنند ... مطمئن باش من، بر خلاف تشخیص دکترها که گفتند فقط شش ماه زنده ای، تا شصت سال دیگه می مانم. پدر با لحنی غمگین گفت: اگر برای تو اتفاقی بیفته، من یک ثانیه هم زنده نمی مانم. پسر یازده ساله که اینها را می شنید، اگر چه برای مادرش ناراحت بود، اما از با وفا بودن پدرش شادمان بود

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها